رمان سياه به رنگ بخت نودهشتيا

معرفي رمان هاي نودهشتيا

رمان سياه به رنگ بخت نودهشتيا

نام رمان: سياه به رنگ بخت 

نام نويسنده: مليكا شيري

ژانر: عاشقانه - اجتماعي 

زمان پارت گذاري: روزانه 

خلاصه رمان: رها دختري با دلخوشي هاي كوچك است، به دليل شرايط خانوادگي مجبور به ازدواج با مرد مسني مي‌شود 
زندگي در ان عمارت برايش به جز سياهي ماجراهايي به همراه دارد كه باعث تغيير مسير زندگي‌اش مي‌شود.



بخشي از رمان:

"رها"

نور آفتاب مستقيم توي چشمم مي‌زد، بالاخره جراتش رو پيدا كردم كه چشم‌هام رو باز كنم. من كجا بودم؟ اين‌جا چي‌كار مي‌كردم؟ روي روتختي و تخت چند ميليوني خوابيدم! خنده داره. اتاقي به بزرگي پذيرايي ما بود! كش و قوسي به بدنم دادم و از جام بلند شدم. تازه چشمم به حلقه‌ي توي دستم افتاد. پوزخندي زدم. بهتر بود بهش فكر نكنم، البته فعلا. با هر جون‌كندني بود از جام بلند شدم. به سمت سرويس بهداشتي رفتم. باز هم خنديدم، توي اتاقم واسه‌ي خودم يه سرويس جدا داشتم، چيزي كه حتي تو خواب هم نمي‌ديدم!

 

البته فكر كنم همه اتاق‌هاي اين خونه سرويس مجزا داشته باشن، با اين‌كه هنوز خونه رو نديدم. من و چه به اين چيز ها، والا! آب سرد روي پوست صورتم حس خوبي بهم مي‌داد. خواب از سرم پريده بود. بايد اماده مي‌شدم و دانشگاه مي‌رفتم. سمت كمد اتاقم رفتم. مثل توي فيلم ‌ها بايد پر از لباس‌هاي رنگي مي‌بود، اما فقط لباس‌هايي كه از خونه اورده بودم بود. يه مانتوي ساده‌ي مشكي، جين ساده، كتوني و مقنعه مشكيم رو انتخاب كردم. چشم‌هام از گريه‌ي ديشبم پف داشت.


مطالعه‌ي رمان سياه به رنگ بخت

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.