دانلود رمان ژيناي من نودهشتيا

معرفي رمان هاي نودهشتيا

دانلود رمان ژيناي من نودهشتيا

نام كتاب: ژيناي من
نويسنده: نينا ساعي كاربر نودهشتيا
ژانر: عاشقانه، درام، اجتماعي، پليسي
صفحه آرا: فاطمه السادات هاشمي نسب
طراح جلد: SADAT.82
ويراستار: nina4011
تعداد صفحه:۲۴۰
تهيه شده در انجمن نودهشتيا

 

خلاصه: چه قصه ي عجيبي است قصه ي عشق، افسوس كه زندگي فقط انديشه هاي زيبا نيست و اين كه پايان اين راه به كجا قرار است ختم شود را فقط خدا مي داند، خدا به خير كند اين جاده بي انتها را. پسري كه براي رسيدن به معشوقش، فراز و نشيب‌هاي زيادي را طي كرده و در انتظار پستي بلندي‌هاي بسياري است.
اما آخر اين داستان چه مي‌شود؟ خدايا! چه تصميمي گرفتي براي اين عاشقي كه مجنون هم در برابرش كم مياورد؟ خداوندا نكند، به سرنوشت مجنون دچارش كني! او ضعيف است، او ديوانه است، آن قدر عاشق است كه قلبش فقط به خاطر او مي‌تپد، لبخند تنها زماني كه به او مي‌انديشد بر رخسارش پديدار مي‌شود. به من بگو! قرار است آينده‌اي جديد رقم بخورد؟
يا اين‌ كه تاريخ دوباره تكرار شود…

پيشنهاد ما
 رمان با من بمان| masi.fardi كاربر انجمن نودهشتيا
رمان ما اسطوره نيستيم(مينوزمين) | منيع كاربر نودهشتيا نودهشتيا

مقدمه:
چه شد درد من نمي دانم
فقط ديدم پريشانم
فقط يك لحظه فهميدم
كه خيلي دوستت دارم…
تو معشوق ناب من هستي
هميشه عاشق و مجنون تو مي مانم
مي دانم…
تو دست نيافتني ترين معشوق زمين باش!
حتي دور از دستان من، ولي باش!…
اينجا ميان شعرهاي من، دست كسي به تو نخواهد رسيد…
از ميان انبوه زخم ها، سكوت بغض ها و خاموشي واژه ها “تو” بي بهانه سر ذوقم مي آوري…
پس بمان!…

راوي: رادوين
كمي بمان! كمي به من نگاه كن! نگاهت تنها دليل آرامشم است. در چشمانم نگاه كن؛ در اين چشمان اشك آلود كه هميشه در پي رفتن تو، چشم انتظار به آمدنت بود. حال كه دوباره آمدي؛ چرا اين چنين من را از خود مي راني؟ چرا چشمانت را از من نگاه مي داري؟
ديگر تاب و توان سكوت ندارم. حس فرياد در من به اوج رسيده است؛ فرياد دوستت دارم، صدايم را گوش كن. در حالي كه حرف نمي زني به چشمانم نگاه كن؛ حرف هايم را از نگاهم بخوان.


دانلود رمان ژيناي من

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.