
نام دلنوشته: اوج
نويسنده: سحر راد كاربر انجمن نودهشتيا
۱۵/۱۱/۹۹
ژانر: اجتماعي، تراژدي، عاشقانه
صفحه آرا: فاطمه السادات هاشمي نسب
طراح جلد: _Hadiseh_
ويراستار:moonlike
تعداد صفحه:۱۷
تهيه شده در انجمن نودهشتيا
مقدمه:
دنيا مثل يك تاب ميماند
تابي كه همه، براي سوار شدن بر آن صف ميكشند و كودكي چند دقيقهاي را روي آن بازي ميكند،
لذت ميبرد، قهقهه ميزند و گاهاً ميگريد
و چه كوتاه است لذتها و غمها!
بعد آن
به نفر بعدي ميسپارد جايگاهش را،
آري! زندگي دقيقاً همين است!
خيليها پيش از من و تو، سوار اين
تاب شدهاند،
لذت برده و غمگين شدهاند.
بيا
ما با دانستن اين موضوع،
اين داستان را شروع كنيم.
پيشنهاد ما
رمان آيَت | Hasti81 كاربر انجمن نودهشتيا
رمان★ آئــيشــما★نجمه صديقي |كاربر نودهشتيا نودوهشتيا ????
نخستين تفاوت
برايتان تداعي مي كنم؛
آن آشوب هاي ذهني شاعر نويسنده نما را،
بحران هاي فكري و ايده هاي پيچيده اش را،
طينت عجين شده با قلم خلاقش را.
و نوشته هايي كه با انگشتاني سحرآميز شكل گرفته
و در مقابل خوانندگاني عاقل و قهار، قرار مي گيرند؛
نوشته هايي كه از آميختگي عشق، اجتماع و اندوهي شگفت انگيز، گرده آورده شده و
به دست خلاقي تازه كار، ناشيانه در كنار هم چيده مي شوند.
اما همانطور كه در سطر هاي مافوق ذكر شد،
همگي به گونه اي سحرآميز كنار هم آرميده اند؛
تك واژه هاي لبريز از مفاهيمُ السَحَر،
لمس هاي احساسي بر جملات،
قلب هاي تپنده از خوانندگان
و در نهايت موفقيتي عظيم،
حال
طبق گفته ي نويسندگان عالي مقام؛
پايان هر رسيدن، سرآغاز يك رفتن است.
من نيز پس از پايان آن نوشته هاي تازه رديف شده،
سرآغازي ديگر را به نقش مي كشم؛
سرآغازي از دگرگوني ها،
سوا شده از تك مرواريد،
گره خورده به زنجيره هاي تاريكي،
شكست ها،
و در پايان زندگي،
مي خواهم گِلي از خاك رس ديگر شكل دهم
و كوزه اي بتراشم كه جذبه را با خود يدك كشد.
مي خواهم شعرها و نثرهايي در دل و دامنش بنهانم؛
به گونه اي كه ظاهر متفاوتش
اذهان را در هم بپيچاند!
ميلي رباينده به سوي قلم،
تحولي عظيم مي سازد در جهت نويسندگي
تحولي به نام؛
اُوج!
- چهارشنبه ۰۸ اردیبهشت ۰۰ | ۱۱:۱۸
- ۷ بازديد
- ۰ نظر