«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَليِّكَ الفَرَج»
????نام رمان: هفت وادي«جلد اول: طلب»????
????✏️نويسنده: هستي ميردريكوند✏️????
????????ژانر: تخيلي- عاشقانه- معمايي????????
خلاصه: ادبار و فلاكتي وسيع، تعيش را زيركانه بر كام مردمان ناگوار ساخته و هفت وادي در تكاپوي رستن و فراغ، برگزيدگان را به سوي خود فرا ميخوانند.
طلب؛ وهلهي آغازين براي شروع جنجالي عظيم خواهد بود كه دلهاي شهروا را رسوا خواهد ساخت. آنهايي كه تعلقات دنيوي را پيشواي خود قرار دهند، نردبان حيات را واژگونه طي ميكنند و همان نفوس غلتيده در پوستهي انابت هستند كه فرجام آن، چيزي به جز نگون بختي نخواهد بود!
مقدمه: چون فرو آيي به وادي طلب
پيشت آيد هر زماني صد تعب
مال اينجا بايدت انداختن
ملك اينجا بايدت در باختن
چون نماند هيچ معلومت به دست
دل ببايد پاك كرد از هر چه هست
چون دلِ تو پاك گردد از صفات
تافتن گيرد ز حضرت نورِ ذات
چون شود آن نور بر دل آشكار
در دلِ تو يك طلب گردد هزار
چون شود در راه او آتش پديد
ور شود صد وادي ناخوش پديد
خويش را از شوق او ديوانهوار
بر سرِ آتش زند پروانهوار
«عطار نيشابوري»
- سه شنبه ۲۲ تیر ۰۰ | ۱۰:۵۶
- ۱۷ بازديد
- ۰ نظر