دانلود رمان دنياي خيانت

نام رمان: دنياي خيانت
نويسنده: اف دات كام. اچ واي كاربر انجمن نودهشتيا
ژانر: خيانتي_ عاشقانه_ طنز_ هيجاني
خلاصه: سلام دوستان رمان دنياي خيانت، فقط زاده ي ذهن خودم و شايد با حقيقت تطابق داشته باشه. زندگي دنيا، يك زندگي خيلي عادي نيس. خيلي از آدم ها هنوز؛ طعم اين زندگي رو نچشيدن. رمان رو بايد تا آخر بخونين، ولي مطمئنم كسي نمي تونه حدس بزنه آخرش چي مي شه. اميدوارم از رمان لذت كافي رو ببرين.

مقدمه: دنيا يكتا؛ دختر مغرور بيست و شش ساله ي جذاب و فوق العاده زيبا، كه با همين جذابيتش چندين نفر رو جذب خودش مي كنه و با بي رحمي ولشون مي كنه. كسي كه بويي از عشق نبرده و هيچ وقت طعم عاشقي رو نچشيده! اما دست سرنوشت يك نفر رو كه دقيقا نقطه ي مقابلش هست رو؛ روبه روش قرار مي ده و اون فرد خواسته اي از دنيا داره كه” ثابت كنه زن ها خيانت كار نيستن”!. ولي نمي دونه ( دنياي خيانت) لقب مشهور دنياست!

خودم رو مي بينم، دارم آتش مي زنم به موجود اين نامرد هاي دنيا.اسيرشون مي كنم با جذابيت و زيباييم. به پاهام چنگ مي زنن و التماسم مي كنن، ولي من با بي رحمي تمام با كفش هاي پاشنه بلندم روي قلبشون قدم مي زنم. مي رم و فقط صداي تق تق كفش هام توي گوششون مي مونه. من همينم كه توي اين جهان فساد پا گذاشت و به نام” دنياي خيانت” شهرت يافت.

به نام خالق يكتاي عشق
از روي صندلي بلند شدم و پالتوم رو پوشيدم، كه صداش بلند شد.
– دنيا.. صبركن چرا اين جوري مي كني؟!
پوفي كشيدم و بدون توجه به حرفش، كيفم رو از روي دسته ي صندلي برداشتم و بي توجه به التماس كردن هاش، از كافه بيرون اومدم.
هوا سوز سردي داشت! بارون نم نم مي اومد و روي سرم مي ريخت. يك لحضه دلم به حالش سوخت، نبايد اين جوري ولش مي كردم! ناسلامتي.. اَه.. اصلا بره به درك. همشون همينن؛ دو روز ديگه يكي خوشگل تر مي بينه و عاشقي يادش مي ره!

دانلود رمان دنياي خيانت