
دانلود داستان كاراگاه لوكان نودهشتيا
رمان ماجراجويي، معمايي
خلاصه: كاراگاه لوكان آوُردريچل، مرد اصيل آمريكاي كه درگير قتلي مرموز شده، قتلي كه كوچكترين آثار جرمي در آن ديده نميشود. لوكان، كاراگاه پرونده مامويت دارد تا قاتل را پيدا كرده و مجازات كند.
مقدمه: قتل! يك واژه سه حرفي كه چنديدن حس را در انسان به غلطيان مياندازد. كشته شدن يك انسان، به دست انساني ديگر، ميتواند باعث درگير شدن افرادي بيگناه در آن شود.
پيشنهاد ما
رمان ثمرهي دوست داشتني | ياسمن.خ كاربر نودهشتيا
رمان روشنترين سفيد|ماهين۰۰ كاربر انجمن نودهشتيا
يكشنبه_ پنجم ژانويه
باد سرد زمستاني در خيابانهاي هميشه خلوت اين محل ميپيچيد. گويي ساكنين اين محل، فقط و فقط مشتي ديوانه زنجيرهاي بودند. هرازگاهي صداي جيغ و قهقهه جنون آميزشان، سبب پر زدن كلاغهاي سياه و بد تركيب از روي شاخههاي كشيده و عريان درختان ميشد.
پرستار بازوي پوشيده شدهاش زير آن پيراهن بلند و كفن مانند را محكم در دست گرفته بودند و به سمتي ميكشاند. جا زدن سرگرد پليس به عنوان ديوانه و آوردنش به يك تيمارستان دور افتاده در خارج از شهر، زيركانهترين كاري بود كه از دستشان بر ميآمد. ذهنيت خوبي بود، هركس كه قصد جان اين سرگرد را كرده باشد، مسلما نميتواند حدس بزند او را در يك تيمارستان مخفي كردهاند، آن هم جاي يك ديوانه! به صورتي، همه از سلامت وي اطمينان داشتند.
در همين زمان، هزار كيلومتر به سمت شرق، در دل شهر نيويورك و زرق و برق آنچنانياش، نيروهاي پليس با لباس مبدل جلوي يكي از هتلهاي موجود در آنجا كمين كرده و انتظار دو نفر را ميكشيدند.
- یکشنبه ۰۹ خرداد ۰۰ | ۱۷:۱۰
- ۷ بازديد
- ۰ نظر