بسم الله الرحمن الرحيم
نام رمان: بازگشت شاهزاده.
نام نويسنده: مليكا ملازاده.
ژانر: تخيلي، تاريخي، عاشقانه، معمايي.
هدف: آشنايي با تاريخ ايران و ايلام، يكم ترسناك بودن.
خلاصه: سرنوشت نامعلوم، براي يك شاهزاده، يك شاهزاده ي ايلامي، يعني چه اتفاقي براش افتاده؟ اون يك روز بر مي گرده؟ هر كسي اينجا يك سازي دستش گرفته و داره ميزنه ....! اگه بخواي به ساز همشون برقصي ..! قطعاً ديسك كمر ميگيري ............!
https://forum.98ia2.ir/topic/25787-نقد-و-شخصيت-هاي-رمان-بازگشت-شاهزاده-نويسنده-مليكا-ملازاده/
كارهايي را بكن كه دوست داري...
جوري باش كه دوست داري
و راهي رو برو كه حالت را بهتر ميكند
به اينكه ديگران درباره تو چه فكري ميكنند، فكر نكن
ما اينجا نيستيم كه باب ميل دنيا و ديگران باشيم
ما آمده ايم تا خودمان، تعبير روياهاي خودمان و براي خودمان باشيم!
#نرگس_صرافيان
بخشي از رمان:
هنوز به كتاب خيره شده بودم؛ شاهزاده اي كه سرنوشتش معلوم نيست، شاهزاده اي كه چندين بناي ساخت و ساز انجام داد، اما اطلاعاتي راجب چگونگي مرگش كه اگه مرگي باشه، پيدا نشده. با صداي باز شدن در، به اون سمت برگشتم؛ مامان بود. منتظر نگاهش كردم، اما نگاه اون به يك جاي ديگه بود. نگاهش رو دنبال كردم. به كتاب روي ميزم داشت نگاه مي كرد.
_ جانم مامان! كاري داشتيد؟
_ باز هم كه به اين ها سر خودت رو گرم كردي!
_ كنفرانس دارم؛ راجب تاريخ ايلام
_ تو هم با اين رشته ت، ول معطلي! ديگه درس خوندش چيه رشته اي كه كار نداره؟
_ من دوستش دارم مامان! بعدش هم ماشاء الله ماشاء الله با اين ثروت بابا، كار مي خوام چي كار؟
_ آره والا! دو روز ديگه هم كه بابات رو گرفتن و انداختن توي هلف دوني و اين ها رو هم از ما گرفتن، باز هم همين حرف رو مي زني؟
- شنبه ۱۸ اردیبهشت ۰۰ | ۱۰:۳۰
- ۴ بازديد
- ۰ نظر